مقدمه
در جهانِ هستی، هر دسته از مردم مقرّرات خاصی برای آداب معاشرت دارند. حتی وحشیان نیز چنین هستند. اصلاً یکی از تفاوتهای انسان با حیوان، «ادب» است. انسانها بر اثر درکِ حقایق، ادب دارند و حیوانات فاقد آن هستند. هر چه انسانیّت کسی کاملتر شود، ادب و تربیت او بیشتر میشود.
پردهدری و آشکار ساختن عیبهای دیگران، بذر دشمنی و اختلاف میپراکند و باعث کینه و جدایی شده و اعتماد عمومی را در جامعه، خدشهدار میسازد. گاهی هم عیبجویی، نتیجه عیبناکی خود افرادی است که میخواهند با گسترش بدیهای دیگران برای خود شریکِ جرم پیدا کنند، تا زشتی عیبهایشان کمتر آشکار شود و بهانهای برای معیوب بودن خود داشته باشند. این حقیقت روانکاوانه و نکتة مهم در سخن حضرت علی(ع) بدین شکل آمده است: «ذوو العیوب یحبون ایشاعة معایب الناس لیتسع لهم العذر فی معایبهم»؛ صاحبان عیب و کاستی دوست دارند که عیوب مردم را پخش کنند، تا برای خودشان عذر و بهانهای در عیبها داشته باشند. (غرر الحکم، ج 4، ص 176)
فرق اخلاق و آداب
شاید برخی تصوّر کنند که اخلاق و آداب یکی است و حال آنکه چنین نیست، زیرا اخلاق از اوصاف روح به شمار میرود ولی آداب از اوصاف اعمال و کارهای انسان است و نحوة صدور کارها به صفات روحی بستگی دارد.
اصول اخلاقی مانند قدرت اراده، شجاعت، سخاوت، غیرت و ... با آداب و سنن ملّی، محلی انسانها فرق دارد؛ چرا که آداب اجتماعی از امور نسبی است که با اختلافات محیطی فرق میکند. زشتی و زیبایی اصول اخلاقی با اختلاف نژادها و ملیتها دگرگون نمیشود، لذا در هیچ جای دنیا دیده نشده است، شخصی سخاوت و شجاعت را بد بشمارد و دزدی را خوب.
چنانکه از مضامین احادیث بر میآید، آداب معاشرت را غیر از اخلاق ذاتی دانسته و به آن اهمیت زیادی دادهاند. چرا که گاهی ممکن است شخص از نظر اخلاقی فردی ناصالح باشد، امّا بر اثر تربیتِ صحیح، خُلق و خوی او تغییر یابد. مانند آموزش امت اسلامی توسط پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) که یکی از شؤونات امام معصوم این است که امت را با آداب نیک تأدیب کند و انسانهای منحرف را به راه راست هدایت نماید؛ گاهی ممکن است با تندی و حد زدن باشد.
نمونههایی از احادیث:
پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرماید: «اَکرِمُوا اولادَکمْ وَ أَحْسِنُوا آدابَهُم»؛ فرزندان خود را محترم بدارید و آنان را با آداب خوب و پسندیده با آنان رفتار نمایید.
«رَحِمَ اللَّهُ عبداً أعانَ ولَدَهُ علی برِّه بالإحسان إلیه، و التألّف له و تعلیمه و تأدیبه»؛ رحمتِ خدا بر کسی باد که در احسان و محبّت به فرزند خود کوشا باشد و به او آداب خوب و نیک بیاموزد.
حضرت علی(ع) میفرماید: «أَدِّبِ الیتِیمَ مِمَّا تُؤدِّبُ مِنهُ وَلَدَک»؛ یتیم را با آنچه فرزندان خود را ادب میکنید، ادب نمایید. یعنی حتی ادب کردن منجر به زدن گردد. (مستدرک الوسائل، ج 15، ص 168، ابواب احکام الأولاد، باب 63، ح 3)
امام صادق(ع) میفرماید: «ثلاثةٌ لیسَ معهُنَّ غُربةٌ: حُسن الأدب و کفّ الأذی و مجانبةُ الریب»؛ سه چیز است که شخص با داشتن آنها احساس غربت نمیکند: ادب پسندیده، بیآزاری نسبت به مردم و دوری از شک و تردید.
پس معلوم میشود، گرچه آداب، ناشی از اخلاق و بهعبارتدیگر اخلاق، پایه و مقدمه آداب است، امّا با هم فرق دارند و بهوسیله ادب خوب، میتوان اخلاق بد را تغییر داد.
نمونههایی از آداب ناپسند
1- از خود تعریف کردن
در برخورد با دیگران از خودتان کمتر تعریف کنید و توانمندیهای خود را به رخ دیگران نکشید.
«اگر میتوانی، عاقل و باهوشتر از دیگران باشی، باش، اما هرگز باهوشتر بودن خود را به رخ دیگران نکشید.»
هیچکس از انسانِ لافزن خوشش نمیآید. در هنـگام گـفـتـگو دربـاره مـسائـل مـالی به داراییهای خود اشاره نکنید و ثروت خود را به رخ دیگران نکشید.
امام علی(ع) میفرماید: «کسی که خویش را بزرگ ببیند، در پیشگاه خدا حقیر است.»
اگر میخواهید دیگران جذب شما شوند از خودتان تعریف نکنید. تعریف از خود اگرچه خوشایند خودتان باشد، اما از نظر دیگران ناخوشایند است. بنابراین اگر دوست دارید تعریف شوید، کاری کنید که دیگران از شما تعریف کنند.
2- عیبجویی
سخن خود را با سرزنش و گلایه شروع نکنید. هنگام برخورد با دیگران، گفتگوی خود را با گلایه، سرزنش و انتقاد شروع نکنید.
در مثل آمده: هر کس باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد.
امام علی(ع) میفرماید: وقتی میخواهی عیوب دیگران را یاد کنی، عیوب خویش را به یاد آر. (کنز العمال، ج 3، ص 586)
3- دشنام دادن
دشنام و ناسزاگویی مطلقاً ممنوع است، چون نشان میدهد که شما قادر نیستید برای بـیـان عقایدتان از واژهها و کلامِ مناسبتری استفاده کنید.
پـیامبر خدا (ص) میفرماید: از بزرگترین گناهان این است که آدمی پدر و مادر خود را دشنام دهد. عرض شـد: چـگونه کسی پدر و مادر خود را دشنام میدهد؟ همچنین فرمودند: کس دیگری را دشنام میدهد و او متقابلاً به پدر و مادر وی ناسزا میگوید.
4 - با صدای بلند صحبت کردن
هنگامیکه با صدای بلند صحبت میکنید، بـاعث بالا رفتن سطح استرس میان اطرافیان خود میگردید. بـلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نـیـستید و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان میدهد؛ اینکه میخواهید حرف خودتان را با توسّل بهزور و خشونت به کرسی بنشانید. هـمـچـنـیـن بلند صحبت کردن سبب جلبتوجه اطرافیان میگردد، البته توجه منفی.
5 - کنترل خود را از دست دادن
زمانی که شما کنترل اعصاب خود را از دست میدهید، به همه نشان میدهید که قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود نیستید. وقـتـی قادر به کنترل رفتار خود نیستید، چـگونـه قـصد دارید چیز دیگری را کنترل کنید؟ همواره خونسردی خود را حفظ کنید (کار آسانی نخواهد بود اما به زحمتش میارزد).
6- به دیگران خیره شدن
خیره شدن به دیگران و چشمچرانی نوعی تعرض به دیگران محسوب میگردد. شما که نمیخواهید بیجهت دیگران را مرعوب خود سازید؟
7- صحبت کسی را قطع کردن
پیش از آنکه اظهار عقیدهای بکنید، اجـازه دهـیـد صـحـبت دیگـران بـه پایان برسد. میان صحبت کسی پریدن، نشانه بینزاکتی و عدم برخورداری از مهارتهای اجـتـمـاعـی فرد است. اگر نمیخواهید خودبین و از خود راضی به نظر آیید، هیچگاه صحبت کسی را قطع نکنید و هرگاه ناچار بـه انـجـام ایـن کـار شـدیـد، گـفـتـن جـمله «معذرت میخواهم» را از یاد نبرید. مـؤدب بـودن بـه مـفـهـوم آن اسـت کـه بـرای موقعیت، عقاید و احساسات دیگران احترام قائل شویم.
8- اسرار زندگی خصوصی خود را فاش ساختن
آبرو، شرافت، صداقت و بصیرت، بزرگترین و مهمترین عـامـل برای حفظ اعتبار یک فرد متشخص است. جزئیات زندگی شما باید محرمانه باقی بمانند، پس صحبتی در رابطه با زندگیتان به میان نیاورید.
9- به اشتباهات دیگران خندیدن
یکی از پستترین کارهایی که ممکن است شخصی انجام دهد، مسخره کردن دیگران است. هنگامیکه شما اشتباهی مرتکب میشوید یا خرابکاری میکنید، تنها انتظاری که از دیـگران دارید این است که اشتباهات و خطاهای شما را به رویتان نیاورند و از آنها چشمپوشی کنند. از آن مهمتر شما را بهواسطة آنها مورد تمسخر قرار ندهند.
10- انتقامجویی
کسی که به فکر انتقام باشد، همیشه زخمهای خود را تازه میکند. زیرا کسی که به دنبال انتقام گرفتن باشد، بیشترین ضربه را به خود میزند. همیشه در عذاب است که چگونه از دیگران انتقام بگیرد. بخشش، بهترین شکل تلافی کردن است. حضرت علی(ع) میفرمایند: با احسان به برادرت او را سرزنش کن و شر او را با بخشش بازگردان.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «خُذُ العفو»؛ بخشش را پیشه خود کنید.
بذل و بخشش از اوصاف کریمان است، امّا اگر کمی از این صفت برجسته دارا باشیم که هم در این دنیا نافع است و هم در آخرت. شرافتِ انسان، بهوسیله سخاوت و فروتنی کامل میگردد. بنابراین صفات برجسته و شرافتِ انسان مرهون سخاوت و تواضع است که این هر دو موجب کمال و شرف انسان است.
پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: بهترین کارها پس از ایمان به خدا، دوستی با مردم است. عاقلتر از همه مردم کسی است که با دیگران بیشتر مدارا کند.
همانا بهترین صدقهها آن است که به خویشاوندی که دشمنِ توست چیزی بدهی. وین دایر، روانشناس مشهور، میگوید: عشق و محبّتِ خود را نثار کسانی کنید که با شما در تعارض و تخاصماند.
عشق ورزیدن به کسانی که شیرین و نازنین و دوستداشتنیاند کار آسانی است. برای اینکه عمق عشق و محبّت را در قلب خود تجربه کنید، ببینید که چقدر کسانی را که تحمّل کردنشان برایتان دشوار است، دوست دارید (به نقل از کتاب: شما عظیمتر از آنی هستید که میاندیشید، نوشتة مسعود لعلی)
پیامبر اسلام(ص) میفرماید: آن کسی که خشم خود را فرو ببرد، با اینکه قدرت بر اعمال آن دارد، خداوند دل او را از آرامش و ایمان پر میکند.
دیل کارنگی در کتاب آیین دوستیابی میگوید: اگر اشخاص خودخواه و مغرور و متکبری سعی دارند شما را تحقیر کنند، یا بفریبند، نامشان را از فهرستِ اسامی معاشرین خود خط بزنید. ولی هرگز درصدد انتقامجویی برنیایید. زیرا اگر چنین کاری بکنید، خود را بیشتر از آن اشخاص آزار دادهاید.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: چون کسی را دوست میداری، با او مجادله مکن و رقیبش مشو؛ بر او برتری مجوی و از کسی دربارهاش چیزی مپرس، زیرا بسا که از دشمنش بپرسی و او (به دروغ) چیزی بگوید که سزاوارش نیست و بدین سان میان شما جدایی اندازد. (نهج الفصاحه، حدیث شماره 141)