درس‌هایی برای زندگی بهتر

مقدمه

برای همه پیش می‌آید که در طول زندگی، کسی را که دوست داشته، یا چیزی که تصور می‌کردند برایشان می‌ماند از دست بدهند، امّا همین از دست دادن‌هاست که ما را قوی‌تر کرده و به سمت فرصت‌هایی برای رشد و شادی در آینده هدایت می‌کند. گاهی اوقات برای اینکه بتوانید دوباره متولد شوید و الگویی قوی‌تر و باهوش‌تر از خودتان باشید، باید اول کمی از درون فرو بریزید. در ادامه درس‌هایی از زندگی را برایتان عنوان می‌کنیم که به شما کمک می‌کند با درک بهتری به جلو حرکت کنید:

 ۱. شما آن چیزی نیستید که در گذشته بوده‌اید؛ گذشتة شما با تمام سختی‌ها به پایان رسیده و آینده‌ای روشن و زیبا در مقابلتان است. شما همان چیزی هستید که الان تصور می‌کنید هستید. درست همان چیزی که همین الان مشغول انجام دادنش هستید. به داشته‌های خود بیاندیشید، نه چیزهایی که ندارید. شما همان شخصی هستید که در حال حاضر هستید و همان چیزهایی را دارید که همین الان دارید. آنقدر هم نمی‌توانید بد باشد، چون اگر غیر از این بود، در حال خواندن این مقاله نبودید. مسئله مهم این است که یک فکر مثبت پیدا کنید که الهام‌بخش شماست و به شما برای پیشرفت در زندگی انگیزه می‌دهد. به این فکر بچسبید و روی آن تمرکز کنید. ممکن است تصور کنید که چیزهای زیادی ندارید یا اصلاً هیچ چیز ندارید، اما ذهنتان را دارید که می‌تواند به شما انگیزه دهد. برای پیش رفتن در زندگی همین برایتان کافی است.

 2. دست و پنجه نرم کردن با مشکلات، بخش طبیعی رشد و پیشرفت است. بخشی از زندگی و رشد کردن تجربه، مشکلات غیرقابل‌انتظار است. آدم‌ها کارشان را از دست می‌دهند، بیمار می‌شوند و گاهی در تصادفات رانندگی جان خود را از دست می‌دهند. وقتی جوان‌تر هستید و همه چیز خوب پیش می‌رود، تجسّم این واقعیتِ تلخ، کمی دشوار است. هوشمندانه‌ترین و گاهی سخت‌ترین کار در چنین موقعیت‌هایی ناراحتی و عصبانیت است. باید بدانید که این خشم، همه چیز را بدتر می‌کند؛ این اتفاقات ناگوار آن‌قدرها هم که به نظر می‌رسند بد نیستند و حتی اگر این‌طور باشند، فرصتی برای قوی‌تر شدن به ما می‌دهند. لازم نیست همیشه به قوی بودن وانمود کنید؛ هیچ نیازی نیست که مدام ثابت کنید که همه چیز خوب پیش می‌رود. همین‌طورنباید نگران باشید که بقیه چه فکری می‌کنند. اگر لازم است گریه کنید، اشک ریختن عملی کاملاً سالم است. هر چه زودتر این کار را بکنید، زودتر خواهید توانست دوباره لبخند بزنید. لبخند زدن همیشه به معنی خوشحال بودن فرد نیست. گاهی اوقات به این معناست که آن‌قدر قوی هستند که در مواجهه با مشکلاتشان لبخند بزنند.

 3. زندگی کوتاه‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنید. ممکن است فردایی نباشد. همین ‌الان یک نفر برنامه‌ای برای فردایش تنظیم کرده، بدون اینکه بداند همین امروز می‌میرد. ناراحت‌کننده است اما واقعیت دارد. پس سعی کنید از زمانتان هوشمندانه استفاده کرده و قدر زندگی را بدانید. هر لحظه از زندگی، هدیه‌ای است از جانب خداوند برای شما. سعی نکنید با مشغول کردن خود به مسائل ناراحت‌کننده آن را هدر دهید. وقتتان را صرف چیزهایی کنید که شما را به سمت مقصدی که در نظر دارید پیش می‌برد.

 4. اگر شکست خود را بپذیرید، سریع‌تر می‌توانید در زندگی پیش بروید. هیچ‌وقت نمی‌توانید ۱۰۰ درصد مطمئن شوید که کاری مؤثر خواهد بود اما می‌توانید ۱۰۰ درصد مطمئن باشید که هیچ کاری نکردن هیچ تأثیری نخواهد داشت. کاری انجام دادن حتی اگر اشتباه باشد بسیار کارآمدتر است. پس دست به کار شوید یا موفق می‌شوید و یا درس دیگری از زندگی یاد می‌گیرید. در هر دو حال برنده خواهید بود.

 5. شما ظرفیت ساختن خوشبختی خود را دارید. احساسات تغییر می‌کنند، انسان‌ها تغییر می‌کنند و زمان پیش می‌رود. می‌توانید به اشتباهات گذشته‌تان بچسبید یا اینکه آن‌ها را رها کرده و خوشبختی خود را بسازید. لبخند یک انتخاب است نه معجزه. اشتباه نکنید و صبر نکنید تا شخصی یا چیزی به سراغتان بیاید و شادتان کند. خوشبختی واقعی از درون شما به وجود می‌آید. همه چیز تغییرمی‌کند اما فردا دوباره خورشید ازهمان جای قدیمی طلوع خواهد کرد. خبر بد: هیچ چیز دائمی و ماندگار نیست. خبر خوب: هیچ چیز دائمی و ماندگار نیست.

 6. خودتان را از مشکلاتتان جدا کنید. شما بسیار بزرگ‌تر از مشکلاتتان هستید. شما بسیار قوی‌تر و پیچیده‌تر از همة مشکلات شخصی‌تان هستید. شما توانایی تغییر دادن آنها را دارید. مشکلتان را بزرگ‌تر از چیزی که هست نکنید. نباید بگذارید یک ابر سیاه همه آسمانتان را بپوشاند. خورشید همیشه در حال تابیدن روی قسمتی از زندگی‌تان است. گاهی اوقات باید احساستان را فراموش کرده و به این فکر کنید که لایق چه چیزهایی هستید. هر اتفاقی که می‌افتد، یک درس زندگی است. هر آدمی که با او برخورد می‌کنید، هر چیزی که می‌بینید، همه، بخشی از تجربیات آموزندة شما از زندگی هستند. یادتان نرود که از زندگی درس بگیرید، به خصوص وقتی اوضاع آن‌طور که شما می‌خواهید پیش نمی‌رود. اگر کاری که می‌خواستید را پیدا نکرده‌اید یا رابطه‌تان آن‌طور که می‌خواهید نیست، فقط به این معناست که چیزی بهتر از آن، منتظر شماست؛ درسی که گرفته‌اید اولین قدم برای پیش‌رفتنتان است. به هر مشکلی مثل یک تکلیف مدرسه نگاه کنید. از خودتان بپرسید، «این موقعیت چه درسی می‌خواهد به من بدهد؟» هر موقعیتی در زندگی ما، درسی برای آموختن دارد. بعضی از این درس‌ها اینها هستند: قوی‌تر شوید؛ شفاف‌تر ارتباط برقرار کنید؛ به غریزه‌تان اعتماد کنید؛ عشقتان را ابراز کنید؛ ببخشید؛ بدانید چه زمان فراموش کنید؛ چیزی جدید را امتحان کنید.

  7. دلسرد شدن و پیش رفتن دو چیز متفاوت هستند. زمانی می‌رسد که از دنبال کردن آدم‌ها یا تلاش برای حل مسائل خسته می‌شوید اما این دلسرد شدن نیست، این انتهای کار نیست. این ‌یک آغاز تازه است. درک این مسئله که شما به افراد خاص و چیزهای خاص و مشکلاتی که برایتان به وجود می‌آورند نیاز ندارید. اجازه ندهید دیگران برایتان تصمیم بگیرند. گاهی اوقات باید طوری زندگی کنید که برایتان مهم نباشد دیگران در موردتان چه فکری می‌کنند و به خودتان ثابت کنید که بهتر از آن چیزی هستید که آن‌ها تصورمی‌کنند.

 8. خودتان را از افراد منفی دور نگه دارید. هر زمان که آنان را از خودتان دور کنید، جا برای دوستان مثبت باز خواهد شد. زندگی بسیار کوتاه است که بخواهید وقتتان را با آدم‌هایی بگذرانید که خوشبختی و شادی را از شما می‌گیرند. از افراد منفی دوری کنید، زیرا آن‌ها اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس شما را از بین خواهند برد. خودتان را با افراد مثبتی مشغول کنید که بهترین‌ها را در شما می‌بینند. همیشه کسانی خواهند بود که از شما خوششان نمی‌آید. نمی‌توانید برای همه کس همه چیز باشید. هر کاری هم که بکنید، همیشه کسی خواهد بود که نسبت به شما متفاوت فکر کند. پس روی کاری که قبلاً می‌دانید درست است تمرکز کنید. چیزی که بقیه در مورد شما می‌اندیشند و می‌گویند، چندان مهم نیست. آنچه اهمیت دارد، احساس خودتان نسبت به خودتان است.

  9. خودتان را هم باید دوست داشته باشید. یکی از دردناک‌ترین مسائل زندگی گم کردن خودتان در فرایند دوست داشتن یک نفر دیگر و فراموش کردن این است که خودتان هم فردی خاص هستید. آخرین باری که کسی به شما گفت شما را برای همانی که هستید دوست دارد چه زمان بوده است؟ آخرین باری که کسی به شما گفت که کاری را خوب انجام داده‌اید چه زمان بوده است؟ یا آخرین باری که کسی شما را جایی برده است که می‌داند آنجا بودن خوشحالتان می‌کند؟ آخرین باری که آن «شخص» خودتان بوده‌اید چه زمان بوده است؟

10. شما به تنهایی در زندگی مشکل ندارید. شاید از نگرانی برای یکی از دوستانتان نتوانید بخوابید. احساس کمبود به خاطر اینکه کسی آنقدر دوستتان نداشته که با شما بماند. ترس امتحان کردن چیز جدیدی به خاطر ترس از شکست. هیچ‌کدام از این‌ها به معنی دیوانه یا ناکارآمد بودن شما نیست. فقط به این معناست که شما یک انسان هستید و مثل بقیة انسان‌ها برای درست کردن خودتان به کمی زمان نیاز دارید. شما تنها نیستید. هر چقدر هم که در مورد موقعیتی که در آن گرفتار شده‌اید احساس ترس و ناراحتی کنید، خیلی‌های دیگر هم آن بیرون وضعیتی مشابه شما دارند. خشم شما را از بین می‌برد. دیگران را عفو کرده و گذشت کنید، حتی اگر به دنبال طلبِ بخشش از شما نباشند. این کار را برای آن‌ها انجام ندهید، برای خودتان انجام دهید. کینه‌ورزی از بین برندة خوشبختی است. این استرس اضافی را از زندگی‌تان بیرون کنید.

 11. هنوز خیلی چیزها دارید که باید برای آنها قدردان باشید. دنیا پر از درد و ناراحتی است، اما پر از آدم‌های شجاعی هم هست که بر آنها غلبه می‌کنند. گاهی اوقات باید اتفاقاتی که افتاده را فراموش کنید و قدردان آن چیزهایی باشید که هنوز وجود دارند و به آینده بنگرید که چه چیزهایی برایتان به ارمغان خواهد آورد. حتی اگر شرایط سخت شود، باید به آینده نگاه کنید. همین دیشب گرسنه نخوابیده‌اید، جایی برای خوابیدن داشته‌اید، لباس امروز صبحتان را خودتان انتخاب کرده‌اید، به آب آشامیدنی سالم، امکانات پزشکی و به اینترنت دسترسی دارید، می‌توانید بخوانید و ... باید یادتان بیندازد که برای چیزهایی که دارید شکرگزار باشید. به امید درونی‌تان پر و بال دهید. یک کمبود، نگرانی، بیماری، آرزوی بر باد رفته یا هر چیز ناراحت‌کنندة دیگر، زخم درونی‌تان هرچه که باشد، لطفی در حق خودتان بکنید و یک لحظه در روز هم که شده مکث کنید، دست‌هایتان را روی قلبتان بگذارید و بلند بگویید، «امید اینجا هنوز زنده است». نگران بودن اتلاف انرژی است. نگرانی مشکلات را از بین نمی‌برد، فقط قدرت شما را نابود می‌کند.

 12. حقیقتِ تلخ از دروغِ شیرین بهتر است. باید بتوانید همه چیز را همان‌طور که واقعاً هست ببینید، نه آن‌طور که آرزو دارید یا دوست دارید باشد. سخت می‌توان گفت تا چه اندازه به پیروزی نزدیک شده‌اید. وصل کردن نقطه‌ها به هم و جلو رفتن تقریباً غیرممکن است، اما وقتی به عقب نگاه می‌کنید، معنا و مفهوم پیدا می‌کند. موفقیت همیشه نزدیک‌تر از آنچه که هست نشان می‌دهد و خیلی ناگهانی وقتی اصلاً انتظارش را ندارید، از راه می‌رسد.

 13. گاهی نرسیدن به خواسته‌ای حکمتی دارد. خیلی وقت‌ها نرسیدن به چیزی که می‌خواهید برایتان بهتر است، زیرا مجبورتان می‌کند همه چیز را دوباره ارزیابی کنید و درهای جدیدی از فرصت و اطلاعات به رویتان گشوده خواهد شد.

 14. خنده بر هر درد بی‌درمان دواست. گاه‌گاهی به خودتان بخندید. در هر موقعیتی که هستید، نکته‌ای خنده‌دار در مورد آن پیدا کنید. خوش‌بینی آهنربای شادی است. اگر مثبت بیندیشید، آدم‌های خوب به سمت شما کشیده خواهند شد.

 15. اشتباه کردن خیلی مهم است. همه ما اشتباه می‌کنیم. اجازه می‌دهیم دیگران از ما سوءاستفاده کنند و خیلی چیزها را کمتر از آنچه که واقعاً شایسته‌مان بوده پذیرفته‌ایم؛ اما اگر به آن فکر کنید، از انتخاب‌های نادرست درس گرفته‌ایم و حتی با اینکه خیلی چیزها را دیگر نمی‌توانیم درست کنیم، اما دیگر برای آینده‌مان خیلی بهتر می‌دانیم. حال قدرت بیشتری برای شکل دادن به آینده‌مان داریم. یادتان باشد، شکست، بر زمین افتادن نیست؛ شکست روی زمین نشستن است، وقتی که فرصت بلند شدن داشته باشید.

16. وقتی جلو رفتن سخت است، قدم‌های کوچک رو به جلو بردارید. به خصوص زمانی که چیز جدیدی امتحان می‌کنید، خیلی مهم است که مدام خودتان را به جلو حرکت دهید. چون شتاب حرکت از همه چیز مهمتر است. حتی اگر با سرعت لاک‌پشت حرکت کنید، سرانجام به خط پایان خواهید رسید؛ زیرا هر قدم، شما را از جایی که دیروز بوده‌اید جلوتر می‌برد.

  17. بدون کسی که فکر می‌کردید خیلی به او نیاز دارید، بسیار بهتر عمل می‌کنید. واقعیتِ تلخ این است که بعضی آدم‌ها فقط زمانی کنارتان می‌مانند که به شما نیاز داشته باشند. وقتی برای رسیدن به اهدافشان مناسب نیستید، شما را ترک می‌کنند. خوشبختانه اگر بتوانید با آن کنار بیایید، می‌توانید خیلی راحت این افراد را از زندگی‌تان بیرون کرده و دوستانی عالی را کنار خود نگه دارید که بتوانید همیشه روی آن‌ها حساب کنید.

 18. فقط با خودتان رقابت می‌کنید. هر زمان متوجه شدید که خودتان را با یکی از همکارانتان، همسایه، دوستتان یا یک فرد مشهور مقایسه می‌کنید، دست نگه دارید. باید درک کنید که شما متفاوت هستید و توانایی‌های متفاوتی دارید، توانایی‌هایی که این افراد ندارند. وقت بگذارید و لحظه‌ای به همه توانایی‌های فوق‌العاده‌ای که دارید فکر کنید و برای آن‌ها شکرگزار باشید.

 19. نمی‌توانید همه اتفاقاتی که برایتان می‌افتد را کنترل کنید؛ اما می‌توانید واکنش خودتان به آن‌ها را کنترل کنید. زندگی همه انسان‌ها جنبه‌های مثبت و منفی دارد، اینکه شاد باشید یا نباشید به این بستگی دارد که روی کدام نقطه از زندگی‌تان متمرکز هستید. به عنوان مثال، آیا سرما خورده‌اید؟ این یک ویروس موقتی است که هیچ خطری برای سلامتی‌تان ندارد. یک مسابقه بسکتبال را از دست دادید؟ می‌توانید بعد از ظهر را در کنار دوستانتان خوش بگذرانید. پس‌اندازتان در بازار بورس افت کرده است؟ دوباره رشد خواهد کرد علاوه بر این، خیلی عالی است که آن‌قدر خوش‌شانس هستید که توانسته‌اید پولی پس‌انداز کرده یا در بورس سرمایه‌گذاری کنید.

 20. زندگی آسان نیست. اگر انتظار داشتید این‌طور باشد، موجب ناامیدی خودتان خواهید شد. رسیدن به هر چیز باارزشی در زندگی نیازمند تلاش است. پس هر روزتان را با این آمادگی شروع کنید که مسیری بیشتر از دیروزتان را بدوید و سخت‌تر بجنگید. از این‌ها گذشته، دقت کنید که تلاش‌هایتان با اهدافتان هم‌خوانی داشته باشند. آسان نیست اما در پایان ارزشش را خواهد داشت.

 21. آینده‌تان پاک خواهد بود. هر چقدر هم که گذشته‌تان آلوده بوده باشد، آینده‌تان هنوز حتی یک لکه ندارد. زندگی هر روزتان را با شکسته‌های دیروزتان شروع نکنید. به عقب نگاه نکنید، مگر اینکه چشم‌اندازی زیبا باشد. هر روز یک شروع تازه است. هر صبح که از خواب بیدار می‌شویم، اولین روز از باقی عمرمان است. یکی از بهترین راه‌ها برای گذشتن از مشکلاتِ گذشته این است که همه توجه و تمرکزتان را روی کاری جمع کنید که خودتان در آینده برایش متشکر خواهید بود.

 22. همه ما شک و تردیدهایی داریم که به ما احساس اسارت می‌دهد. اگر به توانایی خود برای گرفتن یک تصمیم مهم شک داشته باشید، این را در نظر بگیرید: مطمئناً اگر پرنده‌ای با بال‌های سالم در قفسی گرفتار شود، به توانایی خود برای پرواز کردن شک خواهد کرد. شما هنوز بال‌هایتان را دارید، اما عضلاتتان برای پرواز ضعیف شده‌اند. آن‌ها را تمرین دهید و آرام بکشید. به خودتان زمان دهید. مطمئن باشید که می‌توانید دوباره پرواز کنید.

 23. هر چیز در زندگی دو جنبه دارد. یک دلیل خوبی وجود دارد که چرا نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم لذت را بدون احساسِ درد تجربه کنیم؛ شادی بدون ناراحتی؛ اعتماد بدون ترس؛ آرامش بدون بی‌قراری؛ پیشرفت بدون دلسردی؛ چون زندگی دو روی سکّه دارد.

 24. همیشه حق انتخاب دارید. شرایط هر چه که باشد، همیشه حداقل دو انتخاب پیش رویتان است. اگر نتوانید چیزی را از نظر فیزیکی تغییر دهید، می‌توانید فکر خودتان را نسبت به آن تغییر دهید. می‌توانید در تاریکی بنشینید یا اینکه نور درونی‌تان را پیدا کنید و تکه‌های قوی از خودتان را که قبلاً نمی‌دانستید وجود دارند پیدا کنید. یک بحران را می‌توانید دعوتی برای یاد گرفتن موضوع تازه‌ای ببینید. وقتی در تاریکی هستید، دیگران را به داخل راه بدهید. شاید نتوانند شما را از دل تاریکی بیرون بیاورند، اما نوری که موقع ورودشان با خود داخل می‌آورند، می‌تواند نشانتان دهد که مسیر حرکت کجا است.

 25. اگر سؤالات منفی بپرسید، پاسخ منفی دریافت خواهید کرد. هیچ پاسخ مثبتی برای «چرا من؟» «چرا من نه؟» «چی می‌شد آگه؟» وجود ندارد. آیا به کسی اجازه می‌دهید که سؤالات ناراحت‌کننده‌ای که بعضی اوقات از خودتان می‌پرسید، کسی از شما بپرسد؟ مطمئناً خیر. پس این سؤالات را فراموش کرده و سوالاتی مثبت جایگزین آن کنید. مثلاً «من از این تجربه چه درسی گرفتم؟» «من روی چه چیزهایی کنترل دارم؟» «برای جلو رفتن چه می‌توانم بکنم؟»

امروز317
دیروز283
بازدید کل449446

افراد آنلاین

1
نفر آنلاین است

پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403