مقدمه
موفقیّت يك امر اتفاقی نيست. تفاوت کسانی كه به نتايج مثبت می رسند و آنها كه نمی رسند، شبيه نوعی طاس ريختن نيست. شيوه ثابت و منطقی برای اقدام به عمل و راههای مشخصی برای ترقّی وجود دارد كه در دسترس همه ماست. ما می توانيم نيروی معجزهآسای درون خود را رها سازيم. تنها بايد ياد بگيريم كه چگونه جسم و روح خود را به طريقی نيرومند و ثمربخش بهكار اندازيم و از آن استفاده كنيم.
همواره بشر در حال آموختن است و پیشرفت هر روز او برای یاد گیری، یک فرصتِ جدید محسوب میشود؛ از این روست که میتوان نقشِ عمل و التزام عملی را در باورها و بینشها به دست آورد. بینشها به طور طبیعی میبایست در نگرشها تاثیرگذار باشند و رفتارها و کردارهای انسان را ساماندهی کنند. یکى از با ارزشترین نعمتهای خداوند به نوعِ بشر، شکوفایى و رشد است. سلامتی، شادی و عملکردِ درست از طریق کنترلِ کاملِ افکار، اعمال و شرایط پیرامون شما به وجود میآید. زندگی شما نتیجه انتخابهایتان تا این لحظه است. چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید، شاید برای انجام همه کارها وقت کافی وجود نداشته باشد، امّا همیشه برای انجام مهمترین کارها وقت کافی وجود دارد. هر چه بیشتر کار کنید، کارایی بیشتری پیدا می کنید. اما باید اموری را بر عهده بگیرید که در حدّ توانتان باشد. انسانها همواره دوست دارند که هر چه زودتر به آرزوهایشان برسند، به همین دلیل است که در تمامی عرصههای زندگی بیقرارنند و متاسفانه در بیشتر کارهایشان عجله میکنند و این شتاب و تلاشِ بیدلیل، باعث میشود تا بسیاری از موقعیتهای خوب را از دست بدهند. پس بهتر است که صبر و دقّت را سرلوحه کارهای خود قرار دهید. اغلب بهترین فرصتها در معمولیترین موقعیتهای زندگی شما به وجود میآید. پس بزرگترین فرصتها، همیشه در دسترس شماست.
در هر حوزهای، موفّقترین افراد، کسانی هستند که وقتِ بیشتری را صرف کسب آمادگی برای انجام کارها میکنند. عملکرد خوب، نتیجه آمادگی کامل است. کنترلِ کامل زندگی و تمامی آنچه برایتان اتفاق میافتد در دست خود شماست. هر چه و هر کجا که هستید به خاطر آن است که خودتان این طور خواستهاید. مسئولیت کامل آنچه که هستید و آنچه که به دست آوردهاید و آنچه که خواهید شد، بر عهده خود شماست. نبایست مسئولیت خطاهای خود را بر سر دیگران بیندازید.
پس بدانید دنیای پیرامونِ شما، تجلّی فیزیکی دنیای درونتان است. این حقیقتی عجیب است که تمام افرادی که ما با آنها در ارتباط هستیم، به دنبال گمشده خود در این دنیای بزرگ میگردند و عجیبتر آنکه، بسیاری از آنها حتی درست نمیدانند به دنبال چه چیزی میگردند، در حالی که کارِ اصلی شما در زندگی این است که زندگی مورد علاقه خود را در درون خودتان خلق کنید؛ چرا که زندگی بیرونی شما، بازتابِ زندگی درونی شماست. بین طرز تفکّر و احساسات درونی شما و عملکرد و تجربههای بیرونیتان، رابطه مستقیم وجود دارد. نحوه عملکرد شما همیشه با زیربناییترین ارزشها و اعتقادات شما هماهنگ است. پس ارزشهایی را که واقعاً به آن اعتقاد دارید را بیان کنید؛ یعنی چیزی را بگویید که خود به آن ایمان دارید و به آن عمل میکنید. خوشبختی زمانی به سراغ شما میآید که تصمیم بگیرید، هماهنگ با والاترین ارزشها و عمیقترین اعتقادات خود زندگی کنید.
هر هدف، وظیفه یا پروژهای را که تا به حال در زندگی برای رسیدن و یا انجام آن سستی و تنبلی کردهاید را انتخاب کنید و فوری اولین قدم را برای شروع کار بردارید. برخی اوقات برای شروع، تنها کاری که باید بکنید این است که بنشینید و فهرستی را از تمامِ مراحل، اهداف و کارهایتان تهیه کنید. سپس کار را شروع کنید. هر بار یکی از مراحل آن را انجام دهید. در پایان از نتیجه به دست آمده شگفتزده خواهید شد. بهترین کار این است که در تمامی این مراحل با دیگران صادق باشید و این را بدانید که معیارِ ایمان به خود، توانایی استقامت در برابر سختیها، شکستها، نا امیدیها و استقامت در برابر آنهاست که ویژگی اساسی موفقیت شما را تضمین میکند و اگر به اندازه کافی استقامت کنید، موفّق خواهید شد.
بسیاری از افراد بااستعداد، باهوش، تحصیلکرده و حتی نابغه در اطرافمان هستند که در کارهایشان موفّق نیستند؛ باید این را درک کنیم که تنها «اراده و پشتکار» راهگشای موفقیّت ماست. هر اراده و اندیشه انسان، زاییده مغز اوست. از مغز به اعضای دیگر بدن منتقل میشود و در پایان، به صورت فعل «عمل» ظاهر میگردد؛ بنابراین پیش از اینکه طرزِ تفکّر خود را تحت فرمان اراده در آورید، بهتر است به قدرت مادی و اهمیت فکرتان پی ببرید.
پس باید ایمان پیدا کنید و آن را هر چه بیشتر قوی سازید؛ چرا که کسی که ایمان دارد، ذرهای شکّ و تردید ندارد؛ ذرّهای برای دنیا به کسی التماس نمیکند؛ ذرهای هراس به دلش راه نمییابد؛ دچار وسوسههای نفسانی نمیگردد؛ قدمش سُست نمیشود؛ از مسئولیت نمیگریزد؛ غمگین و مضطرب نمیگردد؛ از غیر خدا یاری نمیجوید؛ به ظاهر امور توجّه نمیکند؛ به معنای حقیقی میرسد؛ در لذّت وصلِ الهی سرشار میشود؛ چنان مستِ عشق خداوند میگردد که هرگز مَستی دنیا به پایش نمیرسد. چنان استوار و بیغرور گام بر میدارد که دنیا زیر پایش میلرزد. هر آنچه طلب کند، در راهِ رضای اوست و سر تسلیم در برابر خواست او بر زمین مینهد؛ از حمد و ستایش لحظهای نمیایستد، تمام اعضا و جوارحش حمد گویانند. چنین شخصی هر لحظه زندگیاش عبادت خواهد بود، خوابیدنش نیز عبادت خواهد بود و هنگامی که از خواب بر میخیزد به خدایش سلام میگوید به عشق او روز و شب را سپری میکند، به راه او میرود، به خواست او حرکت میکند و در نهایت تسلیم امر و فرمان اوست.
ویژگیهای افراد موفّق
احتمالاً تا به حال با افراد درماندهای مواجه شدهاید که علت ناکامیهای خود را نیازهای مالی، بیعدالتی، وضعیت خانوادگی، شرایط محیطی یا محدودیتهای اجتماعی و بیتوجه مسئولان به مشکلات آنها میدانند. اگر به زاویه دید آنها در مقابل مشکلات گوناگون دقت کرده باشید، متوجه میشوید که مقصر اصلی در عدم پیشرفت و بالا بردن سطح تواناییهایشان، خود این افراد هستند نه آن چیزی که بهعنوان عامل ناکامی در ذهن خود میپرورانند. اصولاً همین طرز تفکر افراد ناکام، عمده تفاوت آنها با اشخاص موفّق است که باگذشت زمان، فاصلهای جبراننشدنی را در بین این دو گروه به وجود میآورد.
شما باید مسئولیتهایی را بر عهده بگیرید و در قبال آنها پاسخگو باشید. همچنین باید بتوانید تصمیمهای سختی بگیرید و آنها را عملی کنید. این ویژگی یکی از مهمترین ویژگیهایی است که میتوانید در خود پرورش دهید. صداقت بهترین سیاست برای هر کاری است که انجام میدهید. یکرنگی و صداقت برای شما شخصیت ایجاد میکند و تعریف میکند که شما چه کسی هستید.
هیچکس نمیخواهد متوسط باشد. متوسط بودن زمانی اتفاق میافتد که افراد برنامهریزی ندارند. اگر میخواهید به موفّقیت برسید، صفاتی را که شما را به موفّقیت خواهند رساند در خود پرورش دهید.
برخی از ویژگیهای افراد موفّق بدین شرح است:
1- دارای اهداف مشخص هستند. با کسانی همکاری میکنند که با سختیها کنار میآیند.
2- همیشه در پی فرصتهای مناسب هستند و با اراده، راههای محال را پیدا میکنند.
3- دارای روحیه مداومت و پشتکار هستند و در مواجهه با مشکلات متوقف نمیشوند.
4- با متخصص مشورت مینمایند و میتوانند یک گروه متخصص مورد نیاز را دور هم جمع کنند.
5- میدانند که چه میخواهند و جواب سؤالات خود را از کجا تهیه کنند.
6- بر سرنوشت خود حاکم هستند و در مقابل انتقادها و سرزنشها صبورند و هدفشان برایشان مهم است.
7- محدودیتهای ذهنشان را معیار سنجش نمیدانند. در برابر شکستهای موقتی، میگویند این راه اشتباه بود و راه دیگر را امتحان میکنند.
8- به گفتههای بیمورد دیگران توجه نمیکنند و احساس انصاف و عدالت در درون آنهاست.
9- در لحظات بحرانی، به دنبال نقطه عطف موفّقیت هستند. دارای برنامه قبلی و عملی بوده و در تصمیمگیریهای خود قاطع هستند.
10- خوب گوش میدهند و راهکارهای مناسب را پیدا میکنند و همیشه از دیگران فعالتر هستند.
11- عوامل ناخوشایند را از ذهن خود دور نگه میدارند و از حسادت و خودخواهی به دور هستند.
12- معتقدند که تمامی افراد موفّق و قهرمانان جهان؛ روزی شکستخورده بودند.
13- منصفانه از نیروی دیگران نیز استفاده میکنند. دیگران را تشویق میکنند و مورد احترام و تقدیر و یاری قرار میدهند.
14- ریسک میکنند و منتظر برنامه قطعی نیستند. چندان به استدلال اعتماد نمیکنند و معتقدند که ذهن نیمه هشیارشان نقشه را طراحی میکند.
15- در عین بزرگی متواضع، شجاع و وفادار هستند.
تعاریف موفّقیت
بیشتر دانشمندان و نویسندگان سعی کردهاند تعریف جامع و کاملی از موفّقیت ارائه دهند تا مورداستفاده همگان قرار گیرد، امّا شمار فراوان این تعاریف، موجب گردیده است که تابهحال توصیف دقیق و مشخصی از این کلمه در دست نباشد؛ در واقع ندانیم که اصولاً موفّقیت چیست و ما دستیابی به چه چیزهایی را موفّقیت مینامیم. یکی از دلایل اصلی تعدّد تعاریف موفّقیت، برداشتهای گوناگونی بوده که از این مفهوم شده است. بسا افرادی که به دلیل دستیابی به خواستههایشان، خود را موفّق میپندارند، امّا این موفّقیّت از نظر دیگران چندان ارزش و اعتباری ندارد و یا افرادی هستند که احساس میکنند، موفّق شدهاند ولی وقتی به دقت میاندیشند، میبینند به موفّقیتی که فکر میکردند نرسیدهاند.
بنابراین موفّقیت امری نسبی بوده و هرگز تعریف واحدی به خود نمیپذیرد. «آرامش و اطمینان، بهترین موفّقیت است.» میتوان گفت موفّقیت به مفهوم برخورداری از بسیاری مواهب است، از جمله: رفاه نسبی در زندگی، کسب احترام، بزرگی و عزّت در محیط کار و در عرصه اجتماع، رهایی از نگرانی، سرخوردگی و شکست. موفّقیت یا کامیابی هدف زندگی است، هر انسانی خواهان موفّقیت بوده و طالب بهترین چیزهایی میباشد که از روزگار میتواند به دست آورد. موفّقیّت، جریان مداومی است که ضمن آن مشتاق و آرزومند توفیقهای بیشتری هستیم. در واقع راه موفّقیّت همیشه در دست ساختن است. موفّقیّت پیش رفتن در مسیر است، نه به نقطه پایان رسیدن.
کاوشها و پژوهشهای عصر حاضر در مورد انسان حاکی از آن است که برخلاف آنچه تصوّر میکنند، انسانها، کم و بیش دارای منابع و ذخایر بالقوه و خداداد مشابهی هستند و از این لحاظ تفاوت فاحشی بین آنها وجود ندارد. عدهای این استعداد و ذخایر را در وجود خویش کشف میکنند و با بهکار بستن آن، به نتایج عظیم و شگرفی دست مییابند؛ عدهای دیگر از تواناییهای بالقوه خود استفاده نکرده و آنها با خود به گور میبرند. تفاوت انسانهای موفّق جهان با سایر افراد در همین است.
نیروهای آشکار و پنهانی که در درونِ انسان وجود دارد و متناسب با شرایط محیطی خاص، از طریق نظام عصبی واکنش نشان میدهند عبارتند از: شعور و آگاهی، قدرت جسمانی، عشق و علاقه، نبوغ و خلاقیت، ایمان، پشتکار، خشم، شهوت، کینه، اعتمادبهنفس، اراده، شادی و نشاط، غم و اندوه، ضعف و کسالت، اضطراب و نگرانی، حساسیت، کنجکاوی، مهر و محبت و ... هر یک از این نیروها همانند یک بردار، دارای شدّت و جهت معیّنی هستند که اندازه و جهت آن در افراد مختلف و در حالتهای گوناگون با یکدیگر تفاوت دارد. این نیروها نیز فعال نیستند و تأثیر چندانی در رفتارها ندارند. فرآیند مجموع این نیروهاست که روحیه و عملکرد انسان را شکل میدهد و او را وادار به بازتاب در مقابل عوامل محیطی میکند. اگر این نیروها تحت تأثیر محرکها با شرایط ویژهای آزاد و همسو شوند، نیروی عظیمی پدید میآید که دارای انرژی خارقالعادهای است و انسان را بسیار نیرومند میکند بهطوریکه قادر خواهد بود حتی بعضی از کارهای غیرممکن را، ممکن کند. اگر همسو شدن نیروها در جهت مثبت باشد، انرژی بیکران آزاد خواهد شد و انسان را در جهت مثبت بهمنظور سازندگی حرکت میدهد و اگر این نیروها به هر دلیل و تحت هر شرایطی در جهت منفی و مخالف، همسو شوند، آنگاه همین نیروی عظیم در جهت تخریب و نابودی انسان عمل میکند. سستی و تنبلی، افسردگی و کسالت روحی، خشم و خشونت، کشتار دستهجمعی، قتلعام و بسیاری از رویدادهای دیگر، از همین قبیل است.
امام علی(ع) میفرماید: «درد تو از توست، ولی تو بدان بصیرت نداری و درمان تو نیز در درون توست، لیکن تو بدان آگاهی نداری.» در دیدگاه حضرت علی(ع) انسان تمامی هستی را در درون خویش دارد ولی بدان آگاهی و شعور ندارد. انسان بالقوه قادر است بر اسرار عالم امکان، آگاهی یافته و نسبت به آنها علم حضوری پیدا کند.
فرمول موفّقیت: (برنامهریزی + مطالعه + هدفمندی) × پشتکار و تلاش = موفّقیت و سعادت
مسئولیت هر کاری که در زندگی انجام میدهید با شماست؛ امّا در آن رازی وجود دارد که شما میباید آن را کشف کنید. هرگز به عادتهای خود اجازه ندهید که بر حرکاتتان فرمانروایی کند. بگذارید کسی شما را فرمانبری کند، خودتان فکر کنید و برای خود تصمیمهای مهم و بزرگ بگیرید؛ امّا با افراد کارشناس و خبره مشورت کنید ولی تصمیم نهایی را خودتان بگیرید.
خودخواهی باعث از بین رفتن کارهای خیر میشود. حقیقت چیزی نیست که به ما یقین عطا کند و یا ما را از دیگران برتر سازد؛ حقیقت آن چیزی است که ما را به آگاهی میرساند و آگاهی در لحظه زندگی کردن است. نباید برای شادتر بودن و بهرهبرداری بیشتر از زندگی، دنیا را تغییر دهید، بلکه اول باید خودتان را تغییر دهید.
کلید شادی و خرسندی متمرکز ساختن ذهن بر لحظه حال است. کودکان بهطور دائم خود را در لحظه حال غرق میکنند، امّا وقتی بزرگ میشویم، هنر فکر کردن و نگران بودنِ همزمان را فرا میگیریم. شما فقط زمانی در معرض ترسهای شدید قرار میگیرید که بیحرکت باشید و درست در همان لحظه که وارد عمل میشوید، آنگاه است که ترسها فروکش میکنند؛ امّا واقعیت این است که باید زیست و حرکت کرد، برنامه بریزید و بدون ترس از عواقب آن، با شجاعت هرچه تمامتر بهپیش بروید و نتیجه آن را به خدا واگذارید. بدون نگرانی از اینکه آیا این تلاش به پاداش منصفانه منتهی میشود یا نه.
افراد موفّق کسانی هستند که از یک خودآگاهی واقعی برخوردارند. آنها در برابر پیشآمدهای ناگوار، نیازی به داروهای آرامبخش ندارند. آنها خود را بهخوبی با مسائل و مشکلات زندگی تطبیق میدهند. افراد موفّق خود را میشناسند و میدانند که هستند، چه عقیدهای دارند و چه نقشی در زندگی ایفا میکنند و استعداد آنها چقدر است.
راههای رسیدن به موفقیّت
براى موفقیّت در پیشه و کار با توکّل بر خدا و اعتماد بر خویشتن با دیدن افراد کوشا مىتوان موفّق بود. چه بسا دیده شده است که انسانهایى در یک رشته همیشه عقب بوده و شکست خوردهاند، ولى با تغییر شغل و یا رشته تحصیلى یا کار، موفقیّتهاى مهم در زمینههاى علمى، تجارى، صنعتى حتى سیاسى و نظامى به دست آوردهاند. امام صادق (ع) مىفرماید: «خداوند بزرگ راه هیچ روزى و در آمدى را بر مومنان نمىبندد، مگر آنکه راه بهتر و مفیدترى را مىگشاید.» همچنین در شهرى اگر نتوانستید کسب و تجارت کنید به شهرهاى دیگر کوچ کنید. رسول گرامى اسلام (ص) مىفرماید: «آن گاه که گرفتارى زندگى و تنگى معیشت به کسى روى آورد، باید براى کسب و کار بیرون برود و موجب غم و اندوه خود و خانوادهاش نگردد.» و اگر در تجارت با شکست روبهرو شد، روشن است که این شکست تجارى عللی داشته و باید به متخصص فن تجارت و اقتصاد رجوع کند تا عوامل شکست را برای شما بررسى کند. مشورت با تجّار موفق و صاحبنظران اقتصادى در برخى موارد لازم و ضرورى است، چرا که از این راه میتوانید از تجربههاى آنها استفاده کنید؛ بدیهى است که بهترین راه موفقیّت، بهرهبردارى از تجربه افرادی است که سالها در این فن آزموده شدهاند.
راه موفقیّت کسى که درآمد زیادى ندارد:
اگر با تلاش و تکاپو نتوانستید درآمد زیادى به دست آورید، نباید نگران شوید؛ راه حل این است که درآمد مختصر خود را عاقلانه صرف کنید؛ زندگى را ساده و سادهتر کنید و احتیاجات خود را محدود کنید تا زندگى براى شما شیرین و لذّت بخش شود. بدانید که بیشتر نگرانىها نتیجه آزمندى و بلند پروازى و نداشتن عقل معاش است. امام صادق (ع) فرمود: «کسى که مراعات اقتصاد کند، من ضمانت میکنم که فقیر نشود.» ایشان همچنین در حدیث دیگری میفرماید: «تقدیر و تنظیم برنامههاى اقتصادى و زندگى و داشتن عقل معاش از تمامى کمال انسانى است.» امام باقر(ع) فرمود: «کسی که اقتصاد در معاش و حساب دقیق دخل و خرج در زندگى نداشته باشد؛ خیرى در او نیست.» چه خوب که در زندگى اگر گنج زر نیست، گنج قناعت باشد، که فرمودهاند: «القناعه مال لا تنفد»؛ قناعت مالى است که تمامى ندارد. توصیه میشود در چنین مواردی سوره یس واقعه، قریش و آیه سوم سوره طلاق را روزی یک بار بخوانید؛ احترام بیشتر به پدر و مادر خود بگذارید، زیرا بیشتر فقر و تنگدستی بهخاطر این است که حرمت پدر و مادر را فرزندان نگاه نمیدارند و روزی برایشان سخت میشود.
آنچه مشکلات را آسان مىکند:
توجه به رضایت و خشنودى آفریدگار یکى از راههاى عمده رفع نگرانى است؛ دیگری رضایت پدر و مادر و خواندن ذکر میباشد. در پارهای از موارد، نگرانى مربوط به کارهایى است که انجام آن دشوار است یا نفع مادى آن کار کم است و یا آن کار رنج آور است و موجب سرزنش و انتقاد مردم مىگردد، ولى اصل کار درست و بنیادى است. در این موارد مسئله قصد قربت و رضای حق، نقش موثرى ایجاد مىکند و انجام کار براى خشنودى خدا و امید به ثواب و پاداش الهى بزرگترین مشوّق انسان است و سبب میشود مشکلات و غمها در این راه قابل تحمّل گردد. لذا سختى و گرفتارى هر چه باشد و در هر شرایطى که اتفاق افتد، دیگران هر طور قضاوت کنند چون خشنودى و رضایت خالق مورد نظر است و اجر و پاداش از او میطلبد تحمّل آن آسان مىشود. امام حسین(ع) در سختترین لحظات مصیبت و بلا، هنگامی که کودک شیرخوار خود را که روى دست داشت، فرمود: «آسان است بر من این مصائب که فرود میآید، چون خدا میبیند.» اگر روحیه قوى باشد، انسان میتواند به جنگ حوادث برود و همه تلخیها و حوادث را بر خود هموار سازد.
تکنیکهای برتر برای سرمایهگذاریهای موفّق:
گاهی اوقات اشتباهات کاملاً مشهودی را در زندگی تکرار میکنیم. سرمایهگذاری نیز از این امر مستثنا نیست. افرادی که معمولاً دارای حافظه خوبی نیستند، مُدام یک اشتباه را در مورد مسائل اقتصادی تکرار میکنند. اگر شما در مورد اصول ابتدایی علوم اقتصادی آگاهی کاملی نداشته باشید، سرمایهگذاری برای شما به یک امر پیچیده تبدیل میشود و زیان بار است. هر کس برای بهرمندی از آیندهای روشن، میباید راه و رسم صحیح سرمایهگذاری را بیاموزد. مهمترین این امر توکّل به خداوند منّان، برنامهریزی صحیح، داشتن یک مشاور خوب و یک حسابرس کاردان است.
از اشتباهات اقتصادی خود درس بگیرید:
با وجود همه این حرفها اگر شما تکنیکهای درست را یاد بگیرید، متوجه خواهید شد که سرمایهگذاری آنقدر هم که فکر میکنید، دشوار نیست. معمولاً مردم سرمایهگذاری را خیلی سختتر از آن چیزی که هست تصوّر میکنند. همه سرمایهگذاران اشتباه میکنند، امّا اگر از قبل خودتان را آماده رویایی با مشکلات کنید، از میان برداشتن موانع راحتتر خواهد بود. با توجه به شیوههایی که در این مقاله برای شما ذکر کردیم، در کنار یک طرح مناسب اقتصادی، مطمئن باشید که میتوانید ثروت مناسب و انرژی بالایی برای خود ذخیره کنید.
مدیریت غلط ریسک:
برخی از افراد فقط میخواهند ریسک کنند. این در حالی است که عده دیگری از افراد نیز هستند که هیچ گونه تمایلی به پذیرش ریسک ندارند. هیچ یک از این دو مورد، گزینه خوبی در مورد مسائل مالی و اقتصادی به شمار نمیروند. اگر بیش از اندازه ریسک کنید، این احتمال وجود دارد که تمام رشتههایتان ناگهان پنبه شود. همچنین اگر به هیچ وجه ریسک نکنید، تورم شما را درکام خود فرو برده و توان خریدتان را کاهش میدهد. باید در مورد این امر به یک تعادل پایدار دست پیدا کنید.
نبودن تنوّع در کار:
یکی از مهمترین قوانینی که سرمایهگذار باید همواره در کارهای خود به خاطر داشته باشد، «تنوّع» است. بهعبارت دیگر نباید همه پولهایتان را بر روی یک کالا سرمایهگذاری کنید. شاید این قانون ساده باشد، امّا به همین سادگی هم فراموش میشود. شاید در ابتدا کار خود را با تنوع بالا شروع کنید، اما پس از چندی این تعادل از میان میرود و بیشتر توجه شما بر روی نوع خاصی کالا معطوف میشود. همچنین باید توجه داشته باشید که کالای مختلف مربوط به یک شرکت را نیز نباید خریداری کنید. گاهی اوقات ریسکپذیری خوب است، امّا همیشه یک چنین اتفاقی روی نخواهد داد.
پیشبینی روندِ بازار:
مطالعههای متعدد حاکی از این امر هستند که هیچ گاه نمیتوان به طور دقیق بازار را پیشبینی کرد و هر سال تمام افرادی که این کار را انجام میدهند، اعتراف میکنند که شکست خوردهاند. پیشبینی بازار به این معناست که وقتی نرخ کالایی بالا میرود، شما باید از آن کالا برای فروش داشته و زمانیکه نرخ کالایی کاهش پیدا میکند، توان خرید آن را داشته باشید؛ اما مشکلی که این استراتژی با آن مواجه است، این است که پیشبینی آینده بازار تقریباً غیر ممکن است. به جای اینکه تلاش کنید تا نبض آتی بازار را بهدست گیرید، سعی کنید سپرده معقولی را به حسابهای خود تخصیص دهید و کار خودتان را دنبال کنید. هر موقع هم که توان مالیتان رو به افزایش بود، مانده حساب خود را افزایش دهید.
اتخاذ تصمیمهای احساسی:
احساسات در عرصههای مختلف زندگی تاثیرات متفاوتی را بر روی زندگی انسانها میگذارد؛ امّا زمانی که نوبت به سرمایهگذاری میرسد باید دانست که دخیل کردن احساسات به هیچ وجه کار درستی نیست. برخی از افراد هستند که در مقابل هر نوسان کوچکی که در بازار اتفاق میافتد، وسواس بیش از اندازهای از خود نشان میدهند. با کاهش قیمت کالایی ناراحت و با یک افزایش سطحی خوشحال میشوند. اگر تصور میکنید که تا این حد احساساتی هستید، به اخبار اقتصادی تلویزیون گوش ندهید. اگر میخواهید به نتیجه مطلوب برسید، باید دوی مارتن را انتخاب کنید نه دوی سرعت.
سفارش انحصاری:
یکی از اشتباهاتی که ممکن است در همان مراحل اولیه سرمایهگذاری اتفاق بیفتد، سرمایهگذاری بر روی سفارشهای انحصاری و محدود است. در سفارشهای انحصاری شما ملزم به پرداخت قیمت دقیق کالا هستید، امّا اگر از سفارشهای کلان استفاده کنید، قیمت هر کالا در زمانهای مختلف میتواند تغییر پیدا کند و شما دیگر ملزم به پرداخت هزینه اولیه نیستید. سرمایهگذارهایی که قصد خرید و فروش طولانی مدت را دارند باید حتماً از سفارشهای کلان استفاده کنند. اگر شما قصد دارید که سپردههایتان را برای مدت زمانی نزدیک به ۱۰ تا ۱۵ سال سرمایهگذاری نمایید، دیگر نباید نگران چند هزار تومان بالا و پایین شدن آنی بازار باشید.
کاری را به تازگی آغاز کردهاید ولی احساس خستگی میکنید. چه اولین کار شما باشد و چه شغلتان را تغییر داده باشید، به هر حال وارد این حرفه شدهاید و احساس میکنید با مشکل روبهرو شدهاید. کارها به نظرتان ملالت آور، خستهکننده و تکراری میآید و زمانتان را نمیتوانید آنطور که دوست دارید بگذرانید. قبل از اینکه برگه استعفای خود را امضا کنید، مدتی وقت صرف کنید و به درستی در مورد کارتان فکر کنید. فرصتی هم به این کار بدهید. شاید آنقدرها هم که فکر میکردید خستهکننده نباشد.
راهحلهای کوتاه مدت:
- کارهای روزانهتان را یادداشت کنید: همه کارهایی را که تا قبل از اتمام زمان کاری میباید انجام دهید یادداشت کنید. با انجام هر کار کنارش علامت بزنید. با این کار زمان برایتان سریعتر میگذرد و شما از کارهایی که انجام دادهاید به خوبی اطلاع مییابید. این کار در مواقعی هم که اطرافیان میگویند شما سریعتر از سایر کارمندان کار نمیکنید بسیار کمککننده است، زیرا نشان میدهد که کارهایتان را کامل و به سرعت انجام دادهاید.
- ابتکار به خرج دهید و کار جدیدی را شروع کنید: همیشه شروع کننده شما باشید. پیشنهاد کارها و پروژههای جدید بدهید. این مطالب را با دست اندرکاران مربوطه در میان بگذارید. هدفتان این باشد که علاقه خود را به کار کردن نشان دهید، امّا نگذارید دیگران نگاه منفی به شما داشته باشند و فکر کنند با این کارها قصد خودنمایی دارید.
- آموزشهای خود را بالاتر ببرید: از حالت یکنواخت همیشگی بیرون بیایید و دانش خود را در زمینه حرفهتان بالاتر ببرید. همینطور که از نردبان ترقّی بالا میروید، زمان برایتان ارزش زیادی پیدا میکند. بنابراین سعی کنید معلومات و علم خود را در کاری که انجام میدهید افزایش دهید.
- مربی داشته باشید: در هر مرحلهای از کارتان، خوب است که برای خود مربی پیدا کنید تا شما را در انجام کارهایتان راهنمایی کند. او میتواند به شما کمک کند تا این صنعت را بهتر درک کنید و در کارتان موفّقتر باشید.
- هشیار باشید و مثبت فکر کنید: هر کس باید از جایی شروع کند. ممکن است از خود انتظار داشته باشید که کاری مهمتر و چالش برانگیزتر داشته باشید امّا شکایت نکنید. از منفیبافی در مورد کارتان دوری کنید و سعی کنید که بهترین استفاده را از موقعیت فعلیتان ببرید. آگاهیهایتان را افزایش دهید و مهارتهایتان را توسعه دهید. در حد تواناییهایتان کار کنید و به زودی خواهید دید که خستگی و ملالت ناپدید میشود.
- تحسین و تشکر کردن: سعی کنید به طور روزانه از افراد تشکر کنید. کسانی که کارهایشان را دور از انتظار انجام میدهند مستحق تشکر و تمجید شما میباشند. البته اگر این کار را در حضور سایرین انجام دهید که دیگر کارتان حرف ندارد .
- با همه به خوبی رفتار کنید: سعی کنید هر روز صبح در محل کار خود یک کار زیبا و دلپسند را در مورد یکی از همکاران خود انجام دهید، به ویژه آنهایی که مقام پایینتری نسبت به شما دارند. برای مثال پیام تشکری برای آبدارچی که چای و شیرینی جلسه امروز را درست کرده بفرستید. اگر فکر میکنید دیگران کارهای شما را زیر نظر ندارند، من یک خبر برایتان دارم. مدیران، هم قطاران و افراد پایین رتبه همه و همه چشم به کارهای شما دوختهاند و مرتب در حال ارزیابی رفتار شما هستند.
- خونسردی خود را حفظ کنید: زمانی که مسائل جزئی بر وفق مراد شما پیش نرفت، نباید به سرعت از کوره در روید و بگذارید چنین مواردی خونسردی شما را از بین ببرند. از یک زبان مثبت و خوش بینانه در گفتههای خود استفاده کنید و حرکات بدن خود را کنترل کنید. به عبارت دیگر با سرعت به سمت جلو و عقب راه نروید و انگشتان و دستان خود را به هم نفشارید. محکم و استوار باشید و با قاطعیت صحبت کنید.
- خیلی زود جلوی مشکلات را بگیرید: خیلی سریع باید راه حل مشکلات را پیدا کنید، به ویژه آن دسته از مسائلی که باعث بروز اختلاف و درگیری میشوند. اگر شما سرپرست بخشی هستید، وظیفه سنگینتری نسبت به حل مشکلات دارید.
- دور هم جمع شوید: کارمندان دوست دارند احساس کنند که شما به آنها و زندگی شخصیشان اهمیت میدهید. آنها را بعد از کار به مهمانی دعوت کنید و یا با هم به یک مسابقه فوتبال بروید. این کار خوش نیّتی شما را به همکاران، خدمه و کارمندانتان ثابت میکند. میتوانید امتحان کنید؛ یک مهمانی کوچک و خودمانی ترتیب دهید، به همکارانتان پیامک بدهید و آنها را برای نهار به اتاق کنفرانس دعوت کنید. حتما نباید یک مهمانی بزرگ بگیرید. دور هم جمع شدنهای کوچک و خودمانی باعث میشود کارکنان با هم اتحاد بیشتری پیدا کنند.
- برای رسیدن به موفقیّت، مثبت باشید: بالا رفتن از پلههای موفقیّت شغلی نیازمند کمک دیگران است. رهبران حرفهای و موفق کسانی هستند که بتوانند در میان همکاران و کارمندان خود شور و اشتیاق ایجاد کنند. اگر تنها مثبت فکر کنید کافی نیست، بلکه باید مثبت زندگی کنید.
- اعتماد آنها را جلب کنید: مردم خود به خود در مقابل افرادی که میخواهند نظراتشان را تغییر دهند هشیارانه رفتار میکنند. به همین دلیل است که جلب اعتماد آنها یکی از مهمترین قدمها میشود. باید به آنها ثابت کنید که فردی بیریا و صادق هستید و نظرات مفیدی دارید. باید تسلّط کامل روی صحبتهای خود داشته باشید.
- نقطه مشترک پیدا کنید: افراد زیادی در مورد مسائل و موضوعات مختلف نظرهای مشابهی دارند. به مخاطبهای خود نشان دهید که ایدههای شما با افکار آنها سازگار است. باید خودتان را جای آنها بگذارید، نگرانیهای آنها را بفهمید و نسبت به احساساتشان همدردی نشان دهید.
- سیاست به خرج دهید: با شنوندگانتان همان طوری باید رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. با لحنِ مناسب صحبت کنید و صدایتان را هرگز بالا نبرید. مهمتر اینکه، کاری نکنید که احساس نادان بودن به آنها دست دهد. به یاد داشته باشید که شما میخواهید با آنها گفتوگو کنید نه مشاجره. احترام گذاشتن به مخاطبینتان نباید فراموش شود.
- فروتن باشید: کسی افراد خودخواه و مغرور را دوست ندارد. حتی اگر بدانید و مطمئن باشید که نظر شما بهترین است، اگر خودبین و خودخواه باشید دیگر کسی به حرفهایتان گوش نخواهد داد. هیچ وقت هم فکر نکنید که خیلی زود موفق به متقاعد کردن آنها خواهید شد، واقع بین باشید و همیشه این احتمال را بدهید که شکست بخورید.
- پسانداز کنید: اندرو یانگ، یکی از موفّقترین سیاستمداران، میگوید: «تاثیرگذاری مثل یک حساب پسانداز است. هرچه کمتر از آن بردارید، سود بیشتری رویش میآید.» بدانید که قدرت خود را کجا و چطور استفاده کنید. با کمی تمرین خواهید توانست که خیلی خوب تصمیمگیریهای افراد تاثیر گذاشته و آنها را متقاعد کنید.